به گزارش آی فیلم 2، «جواد انصافی» کارگردان، نویسنده و بازیگر ایرانی که مخاطبان شبکه آی فیلم 2 هنر نمایی وی را در سریال «میوه ممنوعه» مشاهده کردند، متولد ۱۲ قوس(آذر) ۱۳۳۰، در تهران است.
این هنرمند ایرانی در بین مخاطبان تلویزیون بیشتر با نام «عَبدُلی» شناخته شده است.
«انصافی» فعالیت هنری اش را از دوران تحصیل در مکتب با تیاتر شروع کرده است. او سال 1364 در سریال «حسامالدوله» (بیخبر) به کارگردانی محسن احمدی ایفای نقش کرد. عبدلی نام شخصیتی است که وی از اواخر دههٔ شصت، در نمایشهای تلویزیونی بازی کردهاست.
«جواد انصافی» در سال 1385 دورهی پرتلاشی را در عرصه سینما و تلویزیون گذراند و در آثار مهمی بازی کرده است. جواد انصافی در این سال با بازی در 2 فلم و سریال مهم سینما و تلویزیون خود را به مردم معرفی کرد.
آثار مهم جواد انصافی در این سال، بازیگری در فلم «زن بدلی» به کارگردانی مهرداد میرفلاح و سریال «میوه ممنوعه» به کارگردانی حسن فتحی محسوب میشود.
وی سال 1397 در برنامه «محله گل و بلبل 3» به کارگردانی احمد درویش علیپور نیز بازی کرد و با هنرمندانی چون ملیکا شریفینیا، نعیمه نظامدوست، نادر سلیمانی و نصرالله رادش همکاری داشت.
انصافی بر علاوه بازیگری بهعنوان نویسنده و کارگردان نیز در سینما و تلویزیون ایران فعالیت داشته است.
مهمترین آثار جواد انصافی در بخش نویسندگی و کارگردانی در سریال های «اشتباه در اشتباه»، «با زبان بیزبانی» و «حسامالدوله» می باشد.
خبرنگار آی فیلم2 گپ و گفتی صمیمانه با «جواد انصافی» داشته است که در ادامه می خوانید:
آی فیلم 2:در مورد کرکتر «عبدلی» و نحوه شکل گیری نمایش «عبدلی و اوستا» کمی توضیح بدهید؟
جواد انصافی: عبدلی در واقع همان کرکتر «سیاه» نمایش «سیاه بازی» است که یک نمایش ملی است و من پیرو خط «سياه وش» هستم و همانطور که می دانید «سیاوش» در داستان «فردوسی» یک جوان راستگو، چشم پاک و صادق است و حتی اگر به ضررش باشد دروغ نمی گوید و می گوید که من می خواهم «سیاه وش» شوم و صورتم را سیاه می کنم و تلاش می کنم تمام افکار را به او نزدیک کنم.
به گفته انصافی، سیاه داستان ما انسان راستگو و صادقی است و در واقع سعی می کند که به انسانیت نزدیک شود نقش «عبدلی» برگرفته از سیاه نمایش سیاه بازی است. اکنون چنین بحث هایی به وجود آمده که شما با این کار سیاه ها را تمسخر می کنید، در صورتی که اینگونه نبود این شخصیت درست است که چهره اش را سیاه می کند ولی انسانی صادق است که مانند آن کم پیدا می شود و نمونه ندارد.
انصافی افزود: در طول تاریخ ما، این سیاه با نام هایی چون مبارک، یاقوت زمرد ،الماس در نمایش های ایرانی ظاهر شده و این اسامی نشان از با ارزش بودن این شخصیت دارد که مثل الماس درخشنده و مثل یاقوت قیمتی است و از نظر مردم این شخصیت آدم قیمتی است، چون جسور و راستگو است که درد و دل مردم را می گوید.
به باور انصافی، قصه «عبدلی و اوستا» با همان فضای سیاه بازی که جدال بین خوبی و بدی ها است اجرا شده است.کرکتر «اوستای» این نمایش ، انسان مبتکری است که به فکر مردم نیست و تلاش میکند جیب خودش را پر کند و مردم در تنگنا قرار می گیرند که «عبدلی» در مقابل او ایستادگی می کند. جدال بین خوبی و بدی همواره وجود دارد شاید یکی از دلایل محبوبیت و علاقه مخاطبان به این قصه نیز همین باشد. چون عبدلی خواسته های آن ها را عملی می کند و آدم های بد را رسوا و خیانتشان را برملا می سازد.
نمایش «عبدلی و اوستا» اولین بار در نوروز سال 1368 در تلویزیون ملی ایران اجرا شده است. سال 1370 نیز این نمایش در برنامه ای 20 دقیقه ای با عنوان «بعد از خبر» نزدیک به دوسال نشر شد. بعدها نیز برنامه ای با نام «شبکه خنده» ساخته شد که فقط روزهای جمعه نشر می شد و نمایش «عبدلی و اوستا» در آن اجرا می شد و شخصیت دیگری به نام «شل آقا» نیز به کرکتر های آن اضافه شد و مورد استقبال عمومی قرار گرفت.
آی فیلم 2: از چه سنی وارد بخش اجرای نمایش شدید؟
جواد انصافی: اولین بار 6 ساله بودم که در مکتب برادر کلانم در نقش یک طفل شوخ بازی کردم و بعد از آن در لیسه هم نمایش اجرا می کردم و جوایزی هم به عنوان بهترین نویسنده،کارگردان و بازیگر دریافت کردم که در نهایت در سال 1350 به صورت حرفوی کار نمایش را ادامه دادم.
آی فیلم 2: آیا ورود فرزندانتان به هنر با تشویق و اصرار شما بود یا خودشان هم به این بخش علاقه داشتند؟
جواد انصافی: پسرانم «امیر محمد » و «امیرحسین » در حوزه موسیقی و تیاتر فعال هستند. دخترم که فرزند بزرگ فامیل است علاقه ای به بازی در نمایش نشان نمی داد ولی دو فرزند پسرم در دوران خردسالی به هنر و نمایش علاقه داشتند از این رو «امیر حسین» را در دوره های آموزشی تنبک و سنتور ثبت نام کردم و «امیر محمد» پسر کلانترم را به دوره آموزشی دف و تار فرستادم. چون برای ورود به عرصه نمایش، موسیقی لازمه کار است و زمانی که کلان شدند برای تحصیل در رشته ادبیات تشويقشان کردم.
پسر ارشد من لیسانس مديريت فرهنگی و هنری دارد و تياتر، سینما، بازیگری و تدوین را به گونه فشرده آموزش دیده است و اکنون هردو در تیاتر موفق هستند و در زمینه سیاه بازی، نمایش عروسکی و موسیقی فعالیت دارند.
از سوی دیگر «فروغ یزدان» همسرم هم در رشته طراحی و چاپ پارچه تحصیل کرده است و اکنون مصروف تحصیل در رشته پژوهش هنر است و کار طراحی و دوخت لباس برای گروه نمایش ما را انجام می دهد.
آی فیلم 2: شما در تیاتر، تلویزیون و رادیو کار کردید فعالیت در کدام شاخه برای شما جذاب تر بوده است و کدام نقشتان را بیشتر دوست داشتید؟
جواد انصافی: کار در تیاتر همیشه علاقه مندی من بوده چون ما در همان لحظه بازتاب و عکس العمل مخاطبان را می بینیم و در صورت اشتباه می توانیم کار را اصلاح کنیم و چون فی البداهه گویی در نمایش های ما زیاد است در اجراهای بعدی کارمان را اصلاح می کنیم ولی در رادیو تلویزیون این امکان کمتر وجود دارد و بازتاب اجرا و نمایش از سوی مخاطبان دیرتر منتقل می شود.
آی فیلم 2: دلیل موفقیت زوج هنری «عبدلی و اوستا » را در چه می بینید؟
جواد انصافی: اولا داستان «عبدلی و اوستا» ریشه در نمایش های اصیل ما دارد و مردم با آن احساس نزدیکی می کنند و «عبدلی» را مدافع خود می دانند. دوم اینکه داستان های این نمایش شیرین و شادی آور است، هیجان دارد و لباس ها و الوان رنگی هنرمندان روی تماشاگر اثرات روانی خوبی دارد و به نظر من همین عوامل باعث شد تا مردم با این نمایش ارتباط برقرار کنند.
آی فیلم 2: به نظر شما چرا «بابانوئل» غرب بیشتر از «حاجی فیروز» مطرح می شود؟
جواد انصافی: به نظر من این از کم کاری رسانه ها است و باید در این حوزه کار اساسی انجام شود. «بابانوئل» برگرفته از «حاجی فیروز» و «عمو نوروز» ما است و من در یکی از کتاب هایی که در این زمینه نوشتم به این موضوع به طور کامل اشاره کردم. از سوی دیگر عده ای هم تلاش می کنند تا این شخصیت ها را تخریب کنند به طور مثال می گویند «بابانوئل»هدیه می دهد و «حاجی فیروز»دست دراز می کند،در صورتی که اینگونه نیست و حتی تحفه دادن «بابا نوئل» نیز برگرفته از فرهنگ ما است.
به گفته او، در قصه های قدیمی آمده است که «ننه سرما» برای آمدن عید نظافت و خانه تکانی می کند و منتظر «عمو نوروز» است که خوابش می برد و زمانی که او می آید برای خانه ننه سرما تحفه می آورد و زمانی که می بیند خواب است دلش نمی آید که او را بیدار کند و زمانی که تدارکات او را برای پذیرایی می بیند از دسترخوانی که برای ضیافتش پهن شده تحفه ای بر می دارد. به همین دلیل فرهنگ عیدی دادن در بین تمامی فارسی زبانان پررنگ است.
تمامی نوروز خوان ها که معروف ترین آن ها «عمو نوروز» و «حاجی فیروز» هستند با نوید نوروزی مردم را شاد می کنند و هر کسی که دوست داشته باشد در خورجین این نوید آوران سال جدید، هدیه می اندازد و آن ها هرگز برای گرفتن هدیه دست دراز نمی کنند.
آی فیلم 2: از اجرای نمایش «عبدلی و اوستا» خاطره خاصی در ذهن دارید؟
جواد انصافی: بعد از اجرای نمایش «عبدلی و اوستا» در «مراغه» زمان بازگشت می خواستیم از ایستگاه خط آهن به سمت تهران حرکت کنیم و من برای اینکه شناخته نشوم کلاهی روی سرم گذاشته بودم اما بی فایده بود و یکی از افراد حاضر در آنجا من را شناخت و با صدای بلند فریاد زد «عبدلی دمت گرم» و همین امر باعث شد تا جمع زیادی از مردم دور ما جمع شدند و با صدای بلند فریاد می زدند «عبدلی دوستت داریم» و به گرمی از گروه ما استقبال شد که در نهایت نیرو های پولیس برای خلوت شدن و حرکت قطار ما را از طریق یک راه اختصاصی وارد قطار کردند تا جمعیت متفرق شوند.
آی فیلم 2: آیا نمایش «عبدلی و اوستا» در خارج از مرز های ایران هم اجرا شده است؟
جواد انصافی: بله؛ این نمایش در مالزیا، یونان و دوبی هم اجرا شد. البته بنده برای پژوهش نوروز به کشورهای همجوار و عضو اکو که نوروز را جشن می گیرند از هندوستان، تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان، ارمنستان و ترکیه هم سفر کردم ولی متاسفانه در آستانه سفر به افغانستان شرایط بحرانی بود و سفرم کنسل شد اما با فرهنگیان افغانستانی و مهاجرانی که در بخش هنری فعالیت می کنند ارتباط تنگاتنگی دارم.
وی خاطرنشان کرد: به شدت دوست دارم به کشور افغانستان به ویژه «مزار شریف» که علم نوروز در آنجا بالا می شود و «غزنی» که شهر ادبیات است سفر کنم.
آی فیلم 2: اگر پیام و صحبتی با مخاطبان فارسی زبان شبکه آی فیلم 2 به ویژه مردم افغانستان و تاجیکستان دارید، بفرمائید.
جواد انصافی:
هر که او را چهره ای خندان بود
امتیازش بی گمان چندان بود
ای کسانی که در این دنیایید و یا زین پس به دنیا آیید
هر که را خلق خوش و خوی نکوست
مرده و زنده ی من عاشق اوست
مصاحبه کننده: فاطمه اکبری
م ا